دانشجو
سال تدریس
کلاس درس
آخرین ساعات ۲۹ بهمن ۱۳۵۹ در خانوادهای اصالتاً شیرازی که به بازی روزگار در اصفهان رحل اقامت افکنده بودند به دنیا آمدم. مادرم معلم و پدرم کارمند ذوبآهن بود و فرزند سوم خانواده بودم. کودکیام به کودکی گذشت؛ بازی و درس و تجربهی هرآنچه دوست داشتم، از موسیقی و خطاطی و فوتبال گرفته تا نویسندگی و بازیگری و فیلمسازی (با وسایل ابتدایی و بامزه!). مادر از دسترفتهام و پدر مهربانم همیشه حامیام بودند و هرآنچه در مسیر پیشرفت نیاز داشتم را در حد مقدورات با جان و دل فراهم میآوردند.
دبستان را در مدرسهی قائم (خیابان امامزادهزید یا به قول آن موقع شاهزید در خیابان بزرگمهر) گذراندم. به شاگرد اولی! برخلاف تصور، خیلی شرّ و شور بودم و بارها تذکرات جدی (!) دریافت کردم. اما همیشه درسم را میخواندم و از همه پیش بودم. عاشقانه و بدون اجبار کسی. میخواندم که یاد بگیرم و البته بهترین باشم. همان خصلت کمالگرایی هنوز هم با من هست و گاهی اذیت میکند! گاهی که نه…!
سال اول راهنمایی را در مدرسهی شهدای فرهنگی (خیابان علامه امینی) و سالهای دوم و سوم را در مدرسهی اندیشهی فرهنگیان (خیابان عافیت، چهارباغ خواجو) گذراندم. مدرسهای کمنظیر که از بهترین معلمان ناحیهی ۲ آموزش و پرورش اصفهان تشکیل شده بود و دور هم جمع شده بودند تا بهترین خدمات را به فرزندان همکارانشان ارائه کنند. یکی از بهترین دورههای زندگیم بود و خاطرات خوشی برایم به جا گذاشت.
قرار بود به مدرسهی معروف هراتی برای دبیرستان بروم که اتفاق عجیب و غریبی افتاد! آن موقعها هر مدرسهای که سرش به تنش میارزید (یا نمیارزید) آزمون ورودی برای خودشان برگزار میکردند. از قضا آن سال، یکی از داستانهایم در جشنوارهی داستاننویسی استان اصفهان رتبهی برتر آورده بود و برای اردوی کشوری به رامسر اعزام شده بودیم که خاطراتش بهویژه کلاسهای داستاننویسی محمدرضا سرشار (قصهگوی معروف ظهر جمعه) و کلاسهای شاعری محمدرضا سنگری را در جای خود خواهم نوشت.
زمان اردو با آزمون ورودی دبیرستان هراتی تداخل داشت و وقتی خوش و خرّم برگشتیم، متوجه شدم که بیدبیرستان ماندهام! پدر مثل همیشه پاشنهی کفش را ورکشید و ادارهی آموزش و پرورش را زیر پا گذاشت تا بالاخره من را در دبیرستان غیرانتفاعی امید آیندگان (خیابان آمادگاه) با تخفیف ویژه (!) ثبتنام کردند (وگرنه ما را چه به مدرسهی غیرانتفاعی!). یکی از بهترین دبیرستانهای اصفهان بود که بخت آن را داشتم تجربهاش کنم و از محضر معلمین نمونهی آن (که اکثراً در آموزشگاه معروف کنکور امید تدریس میکردند) مثل عباس کیانوش (شیمی)، احمد مهربد (ریاضی) و محمدرضا نوروزی (فیزیک) حداکثر استفاده را کردم.
آن موقعها کنکور دومرحلهای بود؛ یک مرحله برای رفتن از دبیرستان (در پایان سال سوم) به پیشدانشگاهی (در اصطلاح مرحلهی اول) و کنکور مرحلهی دوم برای رفتن از پیشدانشگاهی به دانشگاه. در کنکور مرحلهی اول رتبهی خوبی آوردم و به پیشدانشگاهی امام محمد باقر (پشت هتل کوثر) رفتم. جوّ کنکور موج میزد و زندگیمان زیر سایهی سنگین کتابهای تست و کنکور گذشت.
سال ۱۳۷۸ در مقطع کارشناسی رشتهی مهندسی کامپیوتر (گرایش سختافزار) دانشگاه اصفهان پذیرفته شدم. زندگی متفاوت من به همراه تجربیات بهیادماندنی در کنار دوستان خوب از این سال شروع شد. یکی از بهترین خاطراتم، ورود به دنیای روباتیک زیر نظر استاد گرانقدرم دکتر کمال جمشیدی بود که برای اولین بار چشمم را به دنیای دیگری غیر از درس و درس و درس باز کرد و به من فرصت داد تا نوع دیگری از زندگی را تجربه کنم که آیندهام را تغییر داد. موضوع پایاننامهام هم در همین حوزه بود و به همراه دوست همراهم احسان خویش اردستانیزاده روی روبات مینیاب کار کردیم.
در سال ۱۳۸۲ در همان دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد معماری کامپیوتر پذیرفته شدم و تدریسم را همان سال در یک دانشگاه غیرانتفاعی شروع کردم. مجموعهای از درسهای هوش مصنوعی و سختافزار پیشرفته را در این مقطع خواندم و تز پایاندورهام در حوزهی طراحی الگوریتم مبتنی بر شبکههای عصبی برای پاسکاری روباتهای فوتبالیست زیر نظر دکتر ناصر موحدینیا و دکتر کمال جمشیدی بود. اولین مقالهام حاصل همین تز بود که در کنفرانس DAAAM اتریش پذیرفته شد و اولین تجربهی سفر خارج از کشورم را در سال ۲۰۰۶ به همراه داشت.
در سال ۱۳۸۵ ادامهی تحصیل در مقطع دکتری دانشگاه اصفهان را انتخاب کردم که تا سال ۱۳۹۱ ادامه داشت. بیشتر درسهایی که خواندم در حوزهی هوش مصنوعی بود و تز پایاندورهام را در مورد بخشبندی تصاویر بیرونی زیر نظر دکتر امیرحسن منجمی استاد ارزشمندم گذراندم. از سال ۱۳۸۶ هم بورسیهی وزارت علوم برای استخدام در دانشگاه اصفهان شدم. بخت آن را داشتهام که از دانشگاههایی در کشورهای اتریش، فنلاند، آلمان، سوئد و کرهی جنوبی دیدن کنم که برایم بسیار آموزنده بود.
علاقه به کاربردی کردن دانشی که میآموختم، مرا به رشتهی مهندسی پزشکی علاقمند کرد و بخت آن را داشتم که از سال ۱۳۹۲ عضو هیأت علمی گروه مهندسی پزشکی دانشگاه اصفهان باشم. از همان بدو ورود، دیدن مستندی جالب در مورد بازیهای رایانهای حرکتی من را به این دنیای جذاب و پرشور کشاند و طی داستانی عجیب که در جای خود خواهم گفت، از کارگروه بازیهای رایانهای به مرکز تخصصی بازیهای رایانهای و سرانجام به مرکز نوآوری صنایع سرگرمی رسیدم (که بخشی از هویتش را اینجا میتوانید ببینید). این اواخر به دنیای کارآفرینی هم کشیده شدم و چندی است در زمینهی توسعهی زیستبوم کارآفرینی دانشگاه و ناحیهی نوآوری آن مشغول تلاش و مطالعه هستم.
مخلص کلام؛ از دار این دنیا منم و دخترام، خانوادهام در مرکز نوآوری صنایع سرگرمی دانشگاه اصفهان، کارم، تئاتر، موسیقی، ساز، شعر، پرسپولیس و دیگر هیچ!
همه بازی میکنند! شما چطور؟!
لذت ناشی از بازی، رقابت، هیجان، غلبه بر چالش و دهها انگیزهی دیگر باعث شده که دنیای امروز همهی ما از کودکان گرفته تا بزرگترها از بازیهای رایانهای تأثیر بگیرد. کمتر کسی را میتوان یافت که در گوشی همراه خود چند بازی نداشته باشد که در اوقات فراغت خود را با آن سرگرم کند. دیگر از گیمرهای حرفهای بگذریم که روزانه چند ساعت صرف بازی کردن میکنند و پول خرج میکنند و …!
بازیهای رایانهای ترکیبی از هنر، مهندسی و تفکر خلاق است که با لذتآفرینی در مخاطب هم میتواند او را سرگرم کند و هم به هدفهای دیگری مانند آموزش و درمان و تبلیغات و فرهنگسازی و … کمک کند. از سوی دیگر، این شاخهی نوین فناوری اطلاعات، یک صنعت ثروتآفرین است که گردش مالی آن سالهاست موسیقی و سینما را پشت سر گذاشته است و درآمدزایی از آن، اگر از بسیاری از شغلهای دیگر آسانتر (و البته لذتبخشتر!) نباشد، سختتر هم نیست! یک لپتاپ و یک ذهن خلاق و دانش بهروز میتواند بهراحتی راه پول درآوردن را برای یک بازیساز باز کند.
بازیسازی یکی از آن موضوعات سهل و ممتنع است! هرکسی با دیدن یک فیلم آموزشی و اندکی پشتکار و سر سوزن ذوقی میتواند بازی بسازد که خیلی خوب هم هست. اما بدی داستان آنجاست که کسی با دیدن یک فیلم آموزشی و اندکی پشتکار و سر سوزن ذوقی فکر کند بازیساز است! در بازار فعلی به راحتی صدها بازی میتوانید پیدا کنید که حتی رایگان هستند؛ اما تعداد دانلود آنها حتی به یک عدد سه رقمی هم نمیرسد!
مشکل کجاست؟
آموزش بازیسازی در کشور ما (و البته در بسیاری از جاهای دیگر این کرهی خاکی) حالت علمی و کلاسیک پیدا نکرده و هرکس متکی بر دانش و تجربهی خودش گوشهای از این دیگ را هم میزند! کسانی که شکست خوردهاند چیزی برای یاد دادن به بقیه بلد نیستند و کسانی که موفق هستند، وقت یاد دادن ندارند!
پس چه باید کرد؟
دانشگاه اصفهان از سال ۱۳۹۲ در حوزهی بازیهای رایانهای سرمایهگذاری جدی خود را آغاز کرد و برگزاری مداوم کلاسها و دورههای آموزش بازیسازی را با کمک افراد موفق در صنعت گیم کلید زد. از طرف دیگر از سال ۹۵ با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، مرکز تخصصی بازیهای رایانهای دانشگاه اصفهان راهاندازی شد که با نظم دادن به دورههای آموزشی و همینطور مهیا کردن فضای استقرار و امکانات و تجهیزات رفاهی و تخصصی برای تیمهای نوپای بازیساز، تقویت زیرساختهای آموزش و کارآفرینی در این حوزه را وجههی همت خود قرار داد که اکنون آثار آن در تیمهای همکار با مرکز هویدا شده است. برگزاری چهار دوره ماراتون بازیسازی در دانشگاه اصفهان تجربهی نابی بود که به گسترش ساختار زیستبوم کارآفرینی در این حوزه کمک شایانی کرد و اکنون به یکی از رویدادهای صاحب شخصیت کشور تبدیل شده است.
پژوهش در حوزهی گیم در کشور ما امری غریب و مهجور بود. سال ۱۳۹۴ دانشگاه اصفهان با برگزاری کنفرانس «بازیهای رایانهای؛ فرصتها و چالشها» که اولین رویداد پژوهشی مقالهمحور کشور در این حوزه بود، نهالی را کاشت که با استقبال بسیار پژوهشگران مواجه شد و با استمرار آن در سالهای ۹۵ و ۹۶ در دانشگاه اصفهان و سال ۹۷ در دانشگاه کاشان و مجدداً در سالهای ۹۸ و ۹۹ در دانشگاه اصفهان، به درختی تبدیل شده که شاخ و برگش بر حوزههای مختلف مرتبط با بازیهای رایانهای از جمله مهندسی کامپیوتر، فناوری اطلاعات، روانشناسی، جامعهشناسی، پزشکی، هنر، اقتصاد، مدیریت، حقوق و … سایه افکنده است. در کنار برگزاری مرتب این کنفرانس، طرحهای پژوهشی زیادی در حوزههای درمان و آموزش با همکاری پژوهشگران حوزههای مختلف در مرکز در حال اجرا است که رنگی تازه بر روشهای سنتی زده و میرود تا کمکم به نقطهی عطفی در این زمینهها تبدیل شود. درمان ترس از پرواز و رانندگی، بهبود بیماران MS و کودکان مبتلا به اوتیسم و ADHD با بازیهای رایانهای و از سوی دیگر کمک گرفتن از ظرفیت این رسانهی نوین برای آموزش و بهبود کودکان از دستاوردهای مرکز ما بوده است.
در حال حاضر مرکز تخصصی بازیهای رایانهای دانشگاه اصفهان به قطب آموزش، پژوهش و کارآفرینی در حوزهی بازیهای رایانهای تبدیل شده است و با راهاندازی رشتهی بازیسازی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد (که این دومی بهصورت مشترک با یکی از دانشگاههای کرهی جنوبی برگزار میشود)، به تقویت زیرساختهای آکادمیک این صنعت نوپای کشور همت گماشته است.
از سال ۱۳۹۸ با سرمایهگذاری مشترک دانشگاه اصفهان و معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، مرکز بازیهای رایانهای به «مرکز نوآوری صنایع سرگرمی» تبدیل شد که با امکانات و تجهیزات بهروز و فضای مفرح و نیروی انسانی ماهر و علاقمند، پای در راه حمایت از توسعهی کسبوکارهای مرتبط با سرگرمی گذاشته است.
در مرکز نوآوری صنایع سرگرمی
· فضای مشترک کاری تیمی
· آزمایشگاه واقعیت مجازی/افزوده/ترکیبی
· آزمایشگاه بوردگیم
· استودیو تولید انیمیشن
· آزمایشگاه ثبت حرکات
· آزمایشگاه تست عملکرد
· استودیو صدا و موسیقی
· کلاسهای آموزشی
· سایت مجهز
· رندرفارم
· اتاق جلسات
· اتاقهای استراحت
· غذاخوری مجهز
· …..
داریم که همه در اختیار کسانی است که علاقه و پشتکار و انگیزهی خود را برای درآمدزایی از حوزهی سرگرمی متمرکز کردهاند.
مخلص کلام!
هرکسی که میخواهد بازیسازی یاد بگیرد یا بلد است و میخواهد یاد بدهد، هرکس تیمی دارد و دنبال جایی برای کنار هم نشستن و کار کردن بیدغدغه و در آرامش و راحتی است، هرکسی دوست دارد در حوزهی بازیهای رایانهای یا سایر صنایع سرگرمی مثل واقعیت مجازی و واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی و بوردگیم پژوهشی انجام دهد و کمک و تجهیزات و حمایت میخواهد، هرکسی برنامهای نوشته یا بازیای ساخته و میخواهد قبل از رونمایی در بازار، آن را تست کند تا مطمئن شود باگ و مشکلی ندارد، هرکس نیاز به خدمات صدابرداری یا تولید و ضبط موسیقی دارد، هرکس نیاز به خدمات رندر دارد و برنامهای سنگین نوشته و میخواهد در کوتاهترین زمان اجرایش کند و نتایجش را ببیند، هرکسی دوست دارد در رویدادهای کارآفرینی تجربه کسب کند و کلی رفیق جدید پیدا کند و خلاصه هرکسی فکر میکند میتواند به ما کمک کند یا ما میتوانیم به او کمک کنیم بسمالله!
منتظرتان هستیم
آدرس وبسایتمان http://uicvgame.ui.ac.ir است و با شناسهی uicvgame در همهی شبکههای اجتماعی هستیم.